معنی بندیدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی بندیدن
- بندیدن
- بستن، چیزی را به چیز دیگر یا به جایی پیوند دادن، بند کردن، سفت شدن، افسردن، منجمد شدن، منجمد ساختن
تصویر بندیدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بندیدن
بندیدن
- بندیدن
- بستن. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) ، (اصطلاح موسیقی) نام قدیم یکی از پرده ها. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
رندیدن
- رندیدن
- تراشیدن چوب و فلز رنده کردن، جلا دادن صیقل دادن، هموار کردن برابر ساختن
فرهنگ لغت هوشیار