معنی بندیدن بندیدن بستن، چیزی را به چیز دیگر یا به جایی پیوند دادن، بند کردن، سفت شدن، افسردن، منجمد شدن، منجمد ساختن تصویر بندیدن فرهنگ فارسی عمید