بدرفتار بدرفتار بدکردار. (آنندراج). آنکه رفتار و کردار بد از وی صادر می شود. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
بدرفتار بدرفتار بدروش، بدسلوک، ناسازگار، بدسر، بدعمل، بدکار، سرکش، طاغی، عاصی، عصیانگر، لگدزنمتضاد: خوش رفتار، خوش سلوک، نیک رفتار، نیک روش فرهنگ واژه مترادف متضاد
بادرفتار بادرفتار تندرفتار، تیزرو، اسب تندرو، بُراق، گام زَن، بالاد، جَواد، سابِح، شولَک، رَه اَنجام، چَهارگامِه، سیس، بوز، چارگامِه فرهنگ فارسی عمید