جدول جو
جدول جو

معنی باد بهاری

باد بهاری
بادی که به موسم بهار بوزد، نسیم بهار
تصویری از باد بهاری
تصویر باد بهاری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با باد بهاری

باد بهاری

باد بهاری
بادی که بموسم بهار وزد:
باد بهاری بآبگیر برآمد
چون رخ من گشت آبگیر پر از چین.
عمارۀ مروزی.
گرمای حزیران را، مر سردی دی را
مر باد بهاری را، مر باد خزان را.
ناصرخسرو، اندیشۀ فاسد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

باد بهار

باد بهار
نسیم بهار. (ناظم الاطباء: باد). رجوع به باد بهاران شود، خیال فاسد و اندیشۀ تباه کردن. (آنندراج). رجوع به باد در سر کردن، باد در سر داشتن، باد در سر افکندن، باد سنجیدن، باد در کلاه داشتن، باد در کلاه افکندن، باد در کلاه بودن، باد در سر شدن و باد شود
لغت نامه دهخدا

باد بهاران

باد بهاران
باد بهار. نسیم بهار:
آب حیوان تیره گون شد، خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد؟
حافظ.
رجوع به باد بهار شود
لغت نامه دهخدا

باد بری

باد بری
مخفف باد برین. باد صبا باشد. (اوبهی). رجوع به باد برین شود
لغت نامه دهخدا