معنی آب آشنا
- آب آشنا
- کسی که شناوری بداند، آشنا به آب، شناگر،
برای مثال کسی کاندر آب است و آب آشناست / از آب ار چو آتش نترسد رواست (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۸)
واژههای مرتبط با آب آشنا
آب آشنا
- آب آشنا
- آنکه شناوری داند، سباح، آنکه معرفت به سباحت دارد، شناگر
آب آشنا
- آب آشنا
- آنکه شناوری داند. آنکه معرفت بسباحت دارد. سباح. شناگر. (فرهنگ اسدی) :
کسی کاندر آب است و آب آشناست
از آب ار چو آتش بترسد رواست.
ابوشکور
آب فشان
- آب فشان
- سوراخهائی که آب گرم از آنها بیرون رانده میشود
آب شناس
- آب شناس
- شناسنده آبهای زیرزمینی
آب آهنج
- آب آهنج
- آب آهنگ
آب آسیا
- آب آسیا
- آسیا که بقوت آب گردد
آب آهنگ
- آب آهنگ
- انسان یا حیوانی که از چاه آب بکشد، کشندۀ آب،
برای مِثال کرده شیران حضرت تو مرا / سرزده، همچو گاو آب آهنگ (سنائی۲ - ۱۹۳)
آب فشان
- آب فشان
- چشمۀ آب گرم که از آن بخار و آب گرم فوران کند
آب شناس
- آب شناس
- شخصی که داند کدام جای از زمین آب دارد و کدام جا آب ندارد، آن که غرقاب و تنگ آب را از یکدیگر باز داند و راهنمای کشتی شود تا بر خاک ننشیند، قاعده دان، صاحب مهارت در علوم، حقیقت شناس
