جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با افیال

اذیال

اذیال
جمع ذیل، دامن ها، جمع ذیل دامنها: (سلطان... به خواجه حواله کرد... چنانکه از هیچ جانب غبار آزادی بر اذیان ننشست) (سلجوقنامه ظهیری) یا اذیان ناس. طبقه پست از مردم اذناب ناس سپس روندگان پس ماندگان مقابل نواصی
اذیال
فرهنگ لغت هوشیار

ادیال

ادیال
روسی پتو، جاجیم (در آن خواب افزار پیچند) پتو مفرش گونه ای که لحاف و فرش و مانند آنرا در آن بندند
فرهنگ لغت هوشیار

افیاف

افیاف
جمع فیف، زمین های تخت زمین های هموار، بیابانهای بی آب
افیاف
فرهنگ لغت هوشیار

افضال

افضال
ستمگایی کردن، بزرگ تباری، سپاسیدن، بخشندگی افزون کردن زیاد کردن، نیکویی کردن بخشش کردن فزون بخشیدن، سپاس نهادن، افزون آمدن، افزونی در حسب، بخشس، جمع افضالات
فرهنگ لغت هوشیار