جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اخفی

اخفی

اخفی
نعت تفضیلی از خفی. خفی تر. پوشیده تر. مقابل اجلی: تعریف باخفی.
- امثال:
اخفی مما یخفی اللیل.
اخفی من الماء تَحت َالرﱡفَه
لغت نامه دهخدا

اخقی

اخقی
منسوب به اخق آنچه مربوط و پیوسته به اخق است، دانشمند اخق اخق دان
اخقی
فرهنگ لغت هوشیار

اخفش

اخفش
خرد چشم، کم بین، شب بین: کسی که درشب به از روز بیند، روز کور، شب پره، نام دو تن در ادب تازی که یکی استادو دو دیگری شاگرد سیبویه بوده است خرد چشم تنگ چشم کم بین صاحب چشم کوچک و کم سو کسی که در تاریکی بهتر بیند که به روشنایی و در ابر بهتر بیند که بروز صافی بی ابر، شب پرک روز کور
فرهنگ لغت هوشیار

اخصی

اخصی
منسوب به اخص از روی اخص، قسمی در هم و شاید درهم اخص (اخصیه) بمعنی در هم قل هو اللهی باشد
فرهنگ لغت هوشیار