جدول جو
جدول جو

معنی ماشینچی

ماشینچی
کسی که روی ماشین کار می کرد، راننده
تصویری از ماشینچی
تصویر ماشینچی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ماشینچی

ماشین چی

ماشین چی
متصدی ماشین و مسؤول بکار انداختن و محصول گرفتن از آن، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا

ماشینی

ماشینی
جنسهائی که با ماشین ساخته و تهیه میشود، مانند نان ماشینی، برنج ماشینی و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

ماشینی

ماشینی
مربوط یا منسوب به ماشین، انجام شده یا ساخته شده به وسیله ماشین، همانند ماشین
ماشینی
فرهنگ فارسی معین

ماشینی

ماشینی
منسوب به ماشین، و رجوع به ماشین شود، جنسهایی که با ماشین ساخته و تهیه می شود مشروط بر آنکه نوع دستی و غیرماشینی آن نیز موجود باشد، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)،
- برنج ماشینی، برنجی که به وسیلۀ ماشین پوست آن گرفته و تمیز می شود، مقابل برنج دنگی،
- نان ماشینی، نانی که به وسیلۀ ماشین تهیه و پخته می شود
لغت نامه دهخدا

مالینی

مالینی
منسوب است به مالین که نام قریه های مجتمع است به دو فرسنگی هرات. (از انساب سمعانی). و رجوع به مالین شود
منسوب است به مالین که از قرای باخرز است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

ماشنگی

ماشنگی
دهی از دهستان رودخانه است که در بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا