جدول جو
جدول جو

معنی گویا

گویا
گوینده، سخنگو، واضح، رسا، مثل اینکه، گوییبرای مثال گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب / کآشوب در تمامی ذرات عالم است (محتشم - ۵۳۳)
تصویری از گویا
تصویر گویا
فرهنگ فارسی عمید