جدول جو
جدول جو

معنی کاونده

کاونده
کسی که جایی را می کاود، جستجو کننده
تصویری از کاونده
تصویر کاونده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کاونده

کاونده

کاونده
تفحص کننده تجسس کننده، کننده حفار، بحث کننده، ستیزه کننده
کاونده
فرهنگ لغت هوشیار

کاونده

کاونده
جستجو کننده. (یادداشت مؤلف). تفحص کننده. (آنندراج). ج، کاوندگان:
و دیگر که اند از پراکندگان
بدآموز و بدخواه کاوندگان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا