پیری کردن پیری کردن راه پیران رفتنهمچون سال خوردگان رفتار کردن: وای زان طفلان که پیری میکند لنگ مورانند و میری میکنند. (مثنوی) فرهنگ لغت هوشیار
پیشی کردن پیشی کردن سبقت گرفتن پیش افتادن پیشی گرفتن: هر آن کس که در کار پیشی کند بکوشد که آهنگ بیشی کند. (شا. بخ 2375: 8) فرهنگ لغت هوشیار
بینی کردن بینی کردن کنایه از خودبینی کردن، کبر و غرور ورزیدن، برای مِثال هرکسی کاو از حسد بینی کُند / خویش را بی گوش و بی بینی، کُند (مولوی - ۵۲)، بینی زدن فرهنگ فارسی عمید