جدول جو
جدول جو

معنی قلمکاری

قلمکاری
نقاشی، حکاکی بر روی فلز، چوب یا سنگ
تصویری از قلمکاری
تصویر قلمکاری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلمکاری

قلمکاری

قلمکاری
صنعت حکاکی و نقاشی، قلمکاری، مخطط به خطوط پهن و طویل منقش براههای سیاه و سفید یا دو رنگ دیگر. (یادداشت مؤلف) ، قلمکاری در اصطلاح نردبازان یک درمیان مهره در خانه ها بودن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

قلمکار

قلمکار
نقاش، آنکه بروی برنج و نقره و طلا حکاکی کند، پارچه ای ساده و مازو شده از کرباس و کتان و غیره که بر آن به وسیله قالب و مهر نقوشی تصویر کرده باشند و آن را باشکال پرده سفره رومیزی و غیره در آورند، در همدان تاجریزی پیچ را گویند
فرهنگ لغت هوشیار

قلمکار

قلمکار
پارچه ای که با آلات چوبی دستی روی آن نقش و نگار چاپ کرده باشند
قلمکار
فرهنگ فارسی معین

قلمکار

قلمکار
پارچه ای که با آلت های چوبی دستی روی آن نقش و نگار چاپ کرده باشند
فرهنگ فارسی عمید

رقمکاری

رقمکاری
علامتگذاری حروف، نویسندگی کتابت، محاسبه، حکاکی
رقمکاری
فرهنگ لغت هوشیار