معنی علق مضنه
علق مضنه
چیزی گرانمایه که به آن بخل می ورزند
تصویر علق مضنه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با علق مضنه
علقه مضغه
علقه مضغه
کنایه از شخص پست و حقیر
فرهنگ فارسی عمید
علقه مضغه
علقه مضغه
دلمه تمک
فرهنگ لغت هوشیار
علقه مضغه
علقه مضغه
خون بسته شده، در فارسی، شخص پست و حقیری که خودنمایی می کند
فرهنگ فارسی معین