جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عطاش

عطاش

عطاش
بیماری تشنگی، حالتی که انسان هر چه آب می خورد باز احساس تشنگی می کند
عطاش
فرهنگ فارسی عمید

عطاش

عطاش
جَمعِ واژۀ عَطشان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عطشان شود، جَمعِ واژۀ عَطشی. (از اقرب الموارد). رجوع به عطشی شود
لغت نامه دهخدا

عطاش

عطاش
علت تشنگی که صاحبش سیرآب نشود، و شدت تشنگی. (منتهی الارب). علتی که تشنگی آرد. (دهار). بیماری تشنگی که هر چند آب خورده شود تشنگی نرود. (غیاث اللغات) (آنندراج). بیماریی است که به انسان دست می دهد و در نتیجۀ آن هرچند آب خورد سیر نشود. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

عطاش

عطاش
احمد بن عبدالملک عطاش. از مشاهیر دعات اسماعیلیه در ناحیۀ عراق. به سال 500 هجری قمری عطاش به امر سلطان محمد سلجوقی دستگیر شد و نخست او را بر اشتری نشاندند و به اصفهان بردند هزاران تن از مردم به دنبال او راه افتادند و سرودگویان این حراره و تصنیف را می خواندند:
عطاش عالی، جان من، عطاش عالی، میان سرهلالی، ترا باد زچکارو!
آنگاه مدت هفت روز او را آویختند و تیرباران کردند سپس جسدش را سوزاندند. رجوع به احمد بن عبدالملک عطاش، و ابن عطاش و تاریخ ادبیات در ایران صفا ج 2 ص 167 شود
لغت نامه دهخدا

عطار

عطار
فروشندۀ داروهای گیاهی، عطرفروش، کسی که داروها و چیزهای خوش بو می فروشد
عطار
فرهنگ فارسی عمید