معنی طبیخ - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با طبیخ
طبیخ
- طبیخ
- خربزه (لغه فی البطیخ). (منتهی الارب) (آنندراج). بِطّیخ
لغت نامه دهخدا
سبیخ
- سبیخ
- گلوله پنبه، پنبه دارویین پنبه آغشته به دارو، پر افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
طباخ
- طباخ
- آشپَز، آنکه کارش پختن خوراک است، خُورِشگَر، طابِخ، مَطبَخی، باوَرچی، پَزَندِه، خوٰالیگَر
فرهنگ فارسی عمید