مقابل درست، خرد شده، قطعه قطعه شده، کنایه از ویژگی کسی که بر اثر بیماری یا اندوه شادابی و جوانی خود را از دست داده باشد، کنایه از آزرده، ناراحت، غمگین، در هنر در خوش نویسی، یکی از خط های فارسی، برگرفته از خط نستعلیق که دارای انحنا و پیوستگی می باشد و در نامه نگاری ها به کار می رفته است، در موسیقی گوشه ای در آواز بیات ترک از ملحقات دستگاه ماهور، کنایه از شرمگین، خجلمقابلِ درست، خرد شده، قطعه قطعه شده، کنایه از ویژگی کسی که بر اثر بیماری یا اندوه شادابی و جوانی خود را از دست داده باشد، کنایه از آزرده، ناراحت، غمگین، در هنر در خوش نویسی، یکی از خط های فارسی، برگرفته از خط نستعلیق که دارای انحنا و پیوستگی می باشد و در نامه نگاری ها به کار می رفته است، در موسیقی گوشه ای در آواز بیات تُرک از ملحقات دستگاه ماهور، کنایه از شرمگین، خجل