جدول جو
جدول جو

معنی شکاویدن

شکاویدن
شکافتن، کندن و کاویدن زمین، نقب زدن
تصویری از شکاویدن
تصویر شکاویدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شکاویدن

شکاویدن

شکاویدن
شکافتن، نقب زدن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به شکافتن شود
لغت نامه دهخدا

شکاریدن

شکاریدن
جانوری را شکار کردن، اِقتِناص، شِکَریدَن، اِصطیاد، بِشکَریدَن، صِید کَردَن، شِکَردَن، اِشکَردَن
شکاریدن
فرهنگ فارسی عمید

شکالیدن

شکالیدن
اندیشیدن، پنداشتن و خیال کردن، فریفتن. (ناظم الاطباء). ظاهراً در همه معانی صورتی ویا تصحیفی از سگالیدن باشد. رجوع به سگالیدن شود
لغت نامه دهخدا