معنی خوش قول - فرهنگ فارسی عمید
معنی خوش قول
- خوش قول
- کسی که به قول و وعدۀ خود عمل می کند
تصویر خوش قول
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش قول
خوش قول
- خوش قول
- صادق الوعده. آنکه در قول خود خلاف نکند. خوش عهد. مقابل بدقول
لغت نامه دهخدا
خوب قول
- خوب قول
- خوش قول. آنکه بقول خود وفا کند. آنکه پیمان و قول خود را نشکند. آنکه آنچه قول دهد انجام دهد
لغت نامه دهخدا