جدول جو
جدول جو

معنی پیاز موش

پیاز موش
پیاز دشتی، گیاه علفی پایا با پیاز بزرگ و گل های کوچک و خوشه ای به رنگ سفید یا سفید مایل به خاکستری و برگ های دراز و نوک تیز که پیاز آن کاربرد دارویی دارد، عنصل، اشقیل، اسقیل
تصویری از پیاز موش
تصویر پیاز موش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پیاز موش

پیاز موش

پیاز موش
گیاهی است دوائی. عنصل. (منتهی الارب). پیاز دشتی. پیاز صحرائی. اسقیل. (برهان). قردمانا. (برهان). بیخی که بتازیش عنصل گویند و بعضی گویند نام داروئی است که بعربی اسقیل نامند. بصل الفار. اسقیل، و این نام از بهر آن گویند که موش را بکشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). سفادیکوس
لغت نامه دهخدا

پیاز موی

پیاز موی
بن موی در پوست تن که موی بر آن استوار است. کونۀ موی در پوست تن. بیخ مو. اصل الشعر. پیازک
لغت نامه دهخدا

پیاز مو

پیاز مو
در علم زیست شناسی قسمتی از مو در پوست سر که مو را تغذیه می کند و باعث رشد آن می شود
پیاز مو
فرهنگ فارسی عمید

پیاموش

پیاموش
نوعی پیاز سفید، اسقیل، بصل، عنصل، (شعوری)، ظاهراً مخفف پیازموش باشد
لغت نامه دهخدا