معنی پس افکنده پس افکنده پس افتاده، اندوخته، ذخیره، پس انداز، برای مثال هم به علم خودش بده پندی / که نداری جز این پس افکندی (اوحدی - ۵۴۳) پس افتاده، اندوخته، ذخیره، پس انداز، برای مِثال هم به علم خودش بده پندی / که نداری جز این پس افکندی (اوحدی - ۵۴۳) تصویر پس افکنده فرهنگ فارسی عمید