معنی پژمردگی پژمردگی حالت پژمرده بودن، پلاسیدگی، کنایه از افسردگی، برای مثال به کار اندر آی این چه پژمردگی ست / که پایان بیکاری افسردگی ست (نظامی۶ - ۱۱۰۰) تصویر پژمردگی فرهنگ فارسی عمید