معنی بی درنگ - فرهنگ فارسی عمید
معنی بی درنگ
- بی درنگ
- بدون تاخیر و تامل، بی دیرکرد، فوراً
تصویر بی درنگ
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بی درنگ
بی رنگ
- بی رنگ
- آنچه رنگ نداشته باشد، کنایه از ساده و بی آلایش، طرح ساده که نقاش بر روی پارچه یا کاغذ می کشد و بعد آن را رنگ آمیزی می کند
فرهنگ فارسی عمید