معنی بی بر
بی بر
ویژگی چیزی که میوه نمی دهد، بی میوه
تصویر بی بر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بی بر
بی بر
بی بر
بدون میوه
فرهنگ لغت هوشیار
بی بر
بی بر
بی ثمر. بی بار. رجوع به بر شود.
لغت نامه دهخدا
بی بر
بی بر
بی بار، بی ثمر، بی حاصل، بی میوه
متضاد: بارور، ثمردار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی بش
بی بش
محروم (نگارش کردی: ب بهش)
فرهنگ نامهای ایرانی
بی صبر
بی صبر
ناشکیبا، بی تاب
فرهنگ واژه فارسی سره
بی خبر
بی خبر
سرزده، ناآگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
بی مر
بی مر
بیشمار، بیحد و حساب
فرهنگ لغت هوشیار
بی خبر
بی خبر
نا آگاه
فرهنگ لغت هوشیار
بی بی
بی بی
زن نیکو و خاتون خانه را گویند
فرهنگ لغت هوشیار