معنی به ستوه آوردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی به ستوه آوردن
- به ستوه آوردن
- به تنگ آوردن، درمانده و بیچاره کردن
تصویر به ستوه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با به ستوه آوردن
به ستوه آمدن
- به ستوه آمدن
- به تنگ آمدن، ملول شدن، خسته و درمانده و بیچاره شدن
فرهنگ فارسی عمید
بستوه آوردن
- بستوه آوردن
- به تنگ آوردن. و رجوع به ستوه شود، جایی که میوۀ خوشبوی بهم رسد. (برهان). جایی که میوه های خوشبو در آنجا باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا