معنی بلعجب بلعجب پرشگفتی، بسیار عجیب، بسیار شگفت آور، آنکه کارهای شگفت انگیز بکند، شعبده باز، برای مثال ز بس صورت که پیدا کرد و بنمود / تو گفتی چرخ آن شب بلعجب بود (فخرالدین اسعد - ۷۸) تصویر بلعجب فرهنگ فارسی عمید