جدول جو
جدول جو

معنی اشقیل

اشقیل
پیاز دشتی، گیاه علفی پایا با پیاز بزرگ و گل های کوچک و خوشه ای به رنگ سفید یا سفید مایل به خاکستری و برگ های دراز و نوک تیز که پیاز آن کاربرد دارویی دارد، پیاز موش، عنصل، اسقیل
تصویری از اشقیل
تصویر اشقیل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اشقیل

اشقیل

اشقیل
عنصل. پیاز عنصل. اسقیل. بصل الفار. پیازموش. پیاموش. اسقال. عنصلا. بصیله. پیاز دشتی. (دزی ج 1 ص 25)
لغت نامه دهخدا

اسقیل

اسقیل
پیازِ دَشتی، گیاه علفی پایا با پیاز بزرگ و گل های کوچک و خوشه ای به رنگ سفید یا سفید مایل به خاکستری و برگ های دراز و نوک تیز که پیاز آن کاربرد دارویی دارد، پیازِ موش، عُنصَل، اِشقیل
اسقیل
فرهنگ فارسی عمید

اشکیل

اشکیل
مَکر، حیلِه، فَریب، حُقِّه، دِلام، گول، خُدعِه، تَزویر، نارُو، سَتاوِه، چارِه، خاتولِه، گُربِه شانِی، دَغَلی، رَوَغان، شَید، غَدر، دَستان، کَلَک، ریوْ، کَید، قَلّاشی، تَرفَند، شِکیل، تُنبُل، نِیرَنگ، دُویل، اِحتیال، تَرب
اشکیل
فرهنگ فارسی عمید