معنی اشتروان - فرهنگ فارسی عمید
معنی اشتروان
- اشتروان
- اشتربان، نگهبان شتر، ساربان، ساروان
تصویر اشتروان
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اشتروان
اشتروان
- اشتروان
- اشتربان. شتربان. ساربان. رجوع به اشتربان شود
لغت نامه دهخدا
اشترخان
- اشترخان
- چهاردیواری که شتران را در آنجا نگه می دارند، جای شتران، خوابگاه شتران
فرهنگ فارسی عمید