معنی هلیدن هلیدن هشتن، گذاشتن، اجازه دادنترک کردن، رها کردن، واگذاشتن، وانهادن، واهشتن، واهلیدن، بدرود گفتن، چپ دادن، یله کردن برای مثال چو گرگ ستمگر به دامت فتد / هلیدن نباشد ز رای و خرد (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۷۹) تصویر هلیدن فرهنگ فارسی عمید