جدول جو
جدول جو

معنی نواخانه

نواخانه
جایی که اسیران را نگه دارند، زندان
تصویری از نواخانه
تصویر نواخانه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نواخانه

نواخانه

نواخانه
زندان. (غیاث اللغات) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (آنندراج). بندی خانه. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). محبس. (انجمن آرا) :
ببوسی گرت عقل و تدبیر هست
ملکزاده را در نواخانه دست.
سعدی (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

نوانخانه

نوانخانه
جایی که مستمندان و بینوایان را نگه داری می کنند
نوانخانه
فرهنگ فارسی عمید

نوانخانه

نوانخانه
جایی که فقیران ومستمندان را در آن نگهداری کننددارالعجزه
نوانخانه
فرهنگ لغت هوشیار

دواخانه

دواخانه
داروخانه. (لغات فرهنگستان). دوافروشی. داروفروشی. آنجا که دارو فروشند. دکان داروفروشی
لغت نامه دهخدا