معنی نگهدار
نگهدار
نگهدارنده، حفظ کننده، مراقب، محافظ
تصویر نگهدار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نگهدار
نگهدار
نگهدار
حافظ، محافظ، پاسدار، حامی
فرهنگ لغت هوشیار
نگهداری
نگهداری
صیانت، حفاظت، مراقبت
فرهنگ واژه فارسی سره
نگهداری
نگهداری
نگاه داشتن، محافظت، پرستاری
فرهنگ فارسی عمید
نگاهدار
نگاهدار
نگهدار، نگهدارنده، حفظ کننده، مراقب، محافظ
فرهنگ فارسی عمید
نگهداری
نگهداری
محافظت حراست، مواظبت
فرهنگ لغت هوشیار
نگاهدار
نگاهدار
گوشدار، نگاه دارنده، رقیب، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
نگهداری
نگهداری
Maintenance, Retention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نگهداری
نگهداری
manutenção, (PT) retenção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نگهداری
نگهداری
mantenimiento, (ES) retención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی