جدول جو
جدول جو

معنی ناوگروه

ناوگروه
دو یا سه دسته کشتی از نیروی دریایی
تصویری از ناوگروه
تصویر ناوگروه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناوگروه

ناو گروه

ناو گروه
در اصطلاح نیروی دریائی، دو یا سه دستۀ کشتی. (لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا

چالگروه

چالگروه
ده کوچکی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان که در 6 هزارگزی خاور قلعه رئیسی واقع شده و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

دارگروه

دارگروه
دار بدرختی گفته میشود که قطر آن بیش از ده سانتیمتر باشد. دارگروه جنگلی را میگویند که درختان آن رابتوان دار نامید. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 117)
لغت نامه دهخدا

ناوگردن

ناوگردن
فرورفتگی پشت گردن که بشکل ناو است. رجوع به ناو شود
لغت نامه دهخدا

ناوگران

ناوگران
دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج، در 31 هزارگزی شمال شرقی سنندج و 3 هزارگزی شمال شرقی آلی پینگ. در جلگۀ سردسیر واقع است و 270تن سکنه دارد. آبش از چشمه است. محصولش غلات، شغل اهالی زراعت وگله داری و صنعت دستی آنجا بافتن قالیچه و گلیم است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

ناوباوه

ناوباوه
باکوره. نوباوه. نوآورده. میوۀ نو. (یادداشت مؤلف). رجوع به نوباوه شود
لغت نامه دهخدا