معنی ناورد ناورد نبرد، جنگ، جولان و گردش گرد یکدیگر، برای مثال خیالی کرد با خود کاین جوانمرد / که زد بر دور من چون چرخ ناورد (نظامی۱ - ۱۴۹) ناورد بردن: حمله بردن، حمله کردنناورد دادن: جولان دادنناورد کردن: جولان کردن، پیکار کردن تصویر ناورد فرهنگ فارسی عمید