جدول جو
جدول جو

معنی مسافرت

مسافرت
از شهری به شهر دیگر رفتن، سفر کردن
تصویری از مسافرت
تصویر مسافرت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مسافرت

مسافرت

مسافرت
مسافره. سفر. سفار. سفرکردگی و بیرون شدگی از خانه و وطن خودموقتاً به جایی دیگر که پس از چند زمانی بازگردد و مراجعت کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به مسافره شود
لغت نامه دهخدا