معنی کوز کوز کوز قوز، برآمدگی در چیزی، خمیده، منحنی، کوژ، گوژ، غوز، محدّب، گنگ قوز، برآمدگی در چیزی، خَمیدِه، مُنحَنی، کوژ، گوژ، غوز، مُحَدَّب، گَنگ تصویر کوز فرهنگ فارسی عمید