معنی کارنگ - فرهنگ فارسی عمید
معنی کارنگ
- کارنگ
- چرب زبان، زبان آور، فصیح، صاحب طرب
تصویر کارنگ
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کارنگ
کارنگ
- کارنگ
- صاحب طرب. (جهانگیری) (برهان) (آنندراج) ، چرب زبان. (جهانگیری). چرب زبان و زبان آور. (برهان) (آنندراج). فصیح
لغت نامه دهخدا