معنی فراخ چشم - فرهنگ فارسی عمید
معنی فراخ چشم
- فراخ چشم
- ویژگی آنکه چشمان بزرگ و گشاده دارد
تصویر فراخ چشم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فراخ چشم
فراخ چشم
- فراخ چشم
- اَعْیَن. آنکه چشمی بزرگ و گشاده دارد. (یادداشت بخط مؤلف) : واشق مردی بود معتدل بالا و فراخ چشم. (مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا
فراخ چشمه
- فراخ چشمه
- آنچه سوراخها و چشمه هایش گشاده باشد، چون: روبندۀ فراخ چشمه. (یادداشت بخط مؤلف). و در تداول مردم تهران، غربال فراخ چشمه
لغت نامه دهخدا
فراخ گام
- فراخ گام
- آنکه گام های بلند و فراخ برمی دارد، تیزرو، فراخ قدم، کنایه از لاابالی، بی بند و بار
فرهنگ فارسی عمید
