جدول جو
جدول جو

معنی غم نشان

غم نشان
نشانندۀ غم، تسکین دهندۀ غم و اندوه
تصویری از غم نشان
تصویر غم نشان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غم نشان

غم نشان

غم نشان
نشانندۀ غم. تسکین دهنده اندوه:
غمخوار ترا بخاک تبریز
جز خاک تو غم نشان مبینام.
خاقانی.
گر جان ما بمرگ منوچهر غمزده ست
تو دیر زی که دولت تو غم نشان ماست.
خاقانی.
خاقانی از تیمار تو حیران شد اندر کار تو
ای جان او غمخوار تو، تو غم نشان کیستی ؟
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 666)
لغت نامه دهخدا

گم نشان

گم نشان
آنکه نشانش ناپدید است مفقودالاثر: اسکندر شیخی چون آب حیوان ناپیدا و گم نشان شد
فرهنگ لغت هوشیار

هم نشان

هم نشان
هم شکل. هم صفت. همانند.
- بر این (بدین) هم نشان، برآن هم نشان، به همین ترتیب (به همان ترتیب). مانند آنچه بوده است. همین طور:
چو کیخسرو و رستم نامدار
بر این هم نشان تا به اسفندیار.
فردوسی.
نشستند هر سه بر آن هم نشان
که گفتش فریدون به گردنکشان.
فردوسی.
بدین هم نشان تا سر کیقباد
که تاج بزرگی به سر برنهاد.
فردوسی.
بر آن همنشان کاخ بگذاشتند
به کشتی ره دور برداشتند.
اسدی
لغت نامه دهخدا