معنی صعب القیاد - فرهنگ فارسی عمید
معنی صعب القیاد
- صعب القیاد
- آنکه به سختی رام و فرمان بردار شود
تصویر صعب القیاد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با صعب القیاد
صعب القیاد
- صعب القیاد
- آنکه بسختی متابعت هوای دیگران کند مقابل سهل القیاد
فرهنگ لغت هوشیار
صعب القیاد
- صعب القیاد
- مقابل سَلِس ُالقیاد. آنکه دشوار متابعت هوای دیگری کند
لغت نامه دهخدا