معنی صعب العبور
صعب العبور
راهی که از آن به سختی عبور می کنند
تصویر صعب العبور
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با صعب العبور
صعب العبور
صعب العبور
دشوار گذار
فرهنگ لغت هوشیار
صعب العبور
صعب العبور
کنایه از جایی که عبور از آن مشکل باشد
فرهنگ فارسی معین
صعب العبور
صعب العبور
دشوارگذار. دش گذار
لغت نامه دهخدا