جدول جو
جدول جو

معنی شوییدن

شوییدن
شستن، چیزی را با آب پاکیزه ساختن، پارچه یا ظرف یا چیز دیگر را در آب مالیدن که پاک شود، شوییدن
تصویری از شوییدن
تصویر شوییدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شوییدن

شوییدن

شوییدن
پاک کردن چیزی به وسیله آب: غسل. یا شستمش و گذاشتمش کنار. جواب دندان شکن با او دادم
فرهنگ لغت هوشیار

شوییدن

شوییدن
شستن و غسل دادن. (ناظم الاطباء). شوریدن. رجوع به شستن شود
لغت نامه دهخدا

پوییدن

پوییدن
رفتن (نه بشتاب و نه نرم) : (بدو گفت شبگیر از ایدر بپوی بدین مرزبانان لشکر بگوی) (شا. بخ 2329: 8)
پوییدن
فرهنگ لغت هوشیار