جدول جو
جدول جو

معنی سردور

سردور
سرکردۀ جاسوسان و خبرنگاران، سرحلقه
تصویری از سردور
تصویر سردور
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سردور

سردور

سردور
سرکرده جاسوسانی که احوال امرا را به پادشاهان می نوشتند
سردور
فرهنگ لغت هوشیار

سردور

سردور
سرکردۀ جاسوسانی که احوال امرا به پادشاهان نویسند. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). رئیس جاسوسان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اردور

اردور
فرانسوی آبچرا:) غذاوخوراک اندک باشد که پیش از طعام هابخورند (پیشیاره پیشخوارد
فرهنگ لغت هوشیار

سرداور

سرداور
داور سوم است که طرفین دعوی مشترکا او را تعیین کنند حکم مشترک
سرداور
فرهنگ لغت هوشیار