معنی سراء - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سراء
سراء
- سراء
- ریگستانی است گل آمیخته نزدیک وادی اُرل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
سراء
- سراء
- درختی است که از آن کمان سازند. (منتهی الارب). درخت کمان. (مهذب الاسماء). از درخت قسی است. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
سراء
- سراء
- از ’س رو’، جوانمرد گردیدن و سخی شدن. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مهتر گردیدن. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا