جدول جو
جدول جو

معنی سخنوری

سخنوری
شاعری، شعرخوانی، گویندگی، قصه گویی
تصویری از سخنوری
تصویر سخنوری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سخنوری

سخنوری

سخنوری
ادیبی، شاعری گویندگی، فصاحت و بلاغت، خواندن اشعار فارسی (غزل قصیده رباعی مسمط بحر طویل) در موضوعات مختلف (حمد خدا نعت رسول و ائمه مرثیه وصف معمی و لغز و غیره) در شبهای دهه اول محرم و شبهای ماه رمضاه و لیالی زمستان در قهوه خانه ها و تکیه ها و غیره
فرهنگ لغت هوشیار

سخنوری

سخنوری
عمل سخنور. شغل سخنور. شاعری:
چون سخن در سخن مسلسل گشت
بر زبان سخنوری بگذشت.
نظامی.
گه گه خیال در سرم آید که این منم
ملک عجم گرفته به تیغ سخنوری.
سعدی.
رجوع به سخنور شود
لغت نامه دهخدا