جدول جو
جدول جو

معنی ستیزه گر

ستیزه گر
ستیزگر، لجوج، متمرد، سرکش، ستیزکار
تصویری از ستیزه گر
تصویر ستیزه گر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ستیزه گر

ستیزه گر

ستیزه گر
عنید. (ملخص اللغات حسن خطیب) (ترجمان القرآن). ظالم. متعدی:
گفت اگر مانم این ستیزه گر است
گر کشم این حساب از آن بتر است.
نظامی.
غضب ستیزه گر و عقل قهرمان درخواب
شتر گسسته مهار است و ساربان در خواب.
صائب
لغت نامه دهخدا

ستیزه گار

ستیزه گار
ستیزه کار. جنگجو. قاهر. لجوج. رجوع به ستیزه کار شود
لغت نامه دهخدا