غم، غصه، اندوه، رنج، برای مثال دو گوشش به خنجر چو سوراخ کرد / دل مرز توران پر از راخ کرد (فردوسی - مجمع الفرس - راخ)، گمان و اندیشهغم، غصه، اندوه، رنج، برای مِثال دو گوشش به خنجر چو سوراخ کرد / دل مرز توران پر از راخ کرد (فردوسی - مجمع الفرس - راخ)، گمان و اندیشه