دولت سرای. خانه سعادت و دولت. سرای دولت. تعبیری ادب و احترام آمیز از کاخ شاهان. کوشک و بارگاه. (ناظم الاطباء). کاخ. قصر: خاصه در دولت سرایی کاندر او مدحت سرا تنگ سیم آید و زو بیرون شود با تنگ سیم. سوزنی. بیا ساقی آن آب حیوان گوار به دولت سرای سکندر سپار. نظامی. دورم به صورت از در دولت سرای تو لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم. حافظ. ، دولت منزل. دولت خانه. در زبان ادب، تعبیری احترام آمیز از خانه کسی، دولت سراکجاست ؟ (یادداشت مؤلف)
گیاه دولت. (شرفنامۀ منیری). گیاهی که به زعم قدما اگر کسی آن را به دست بیاورد به دولت و ثروت و خوشبختی رسد. (از شعوری ج 1 ورق 406) : چون در ریاض خدمت تو نزهتی کنم اول قدم ز راه به دولت گیا رسم. سپاهانی (از شرفنامه)