جدول جو
جدول جو

معنی دولت خواه

دولت خواه
خواهان دولت، طرف دار دولت، خیرخواه
تصویری از دولت خواه
تصویر دولت خواه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دولت خواه

دولتخواه

دولتخواه
خواهندۀ دولت. خواهان دولت، نیکخواه و خیرخواه. (ناظم الاطباء). خواهان دولت و سعادت کسی یا کسانی. دعاگوی دولت کس یا کسان. (یادداشت مؤلف) :
ترا نجوم و فلک لشکر است و لشکرگه
ترا ملوک و ملک داعی اند و دولتخواه.
سلمان ساوجی.
من نه آنم که به جور از تو بنالم حاشا
بندۀ معتقد و چاکر دولتخواهم.
حافظ.
، طرفدار دولت و حکومت. طرفدار هیأت حاکمه. صمیمی به دولت. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دولتخواهی شود
لغت نامه دهخدا

دولتخواهی

دولتخواهی
صفت دولت خواه. خواهان دولت و نعمت کسی یا کسانی بودن. خیرخواهی و سعادت طلبی. (یادداشت مؤلف). نیک خواهی و خیراندیشی. (ناظم الاطباء) :
سحرم هاتف می خانه به دولتخواهی
گفت باز آی که دیرینۀ این درگاهی.
حافظ.
مراسم اخلاص و دولتخواهی ظاهر ساختند. (حبیب السیر ج 3 ص 352). عرایض به واقعه نویس نسبت دارد و مطالبی که در عرض مناصب و غیره امور متعلقه به دولتخواهی عرض می نموده اند هرگاه مقرون به صلاح دولت بوده اعتبار و اعتماد می کرده اند. (تذکرهالملوک چ دکتر دبیرسیاقی ص 16) ، طرفداری حکومت. دولت پرستی. طرفدار و پشتیبان دولت و حکومت بودن
لغت نامه دهخدا

دولت خورده

دولت خورده
آنکه مال بسیار موروث یا مکتسب خود را تمام صرف کرده و اینک فقیر و مسکین است. (یادداشت مؤلف) : با شیخان و نومالان... و دولت خوردگان... صحبت مدارید. (عبید زاکانی)
لغت نامه دهخدا

دولت خانه

دولت خانه
خانه دولت و اقبال:
ز دولت خانه این هفت فغفور
سخن را تازه تر کردند منشور.
نظامی.
هر روز... دست اقبال در دولت خانه تازه بر وی می گشاد. (المضافات الی بدایعالازمان ص 2) ، بارگاه و کوشک و خانه. (ناظم الاطباء). دربار. دربار سلطنتی. درگاه. هر خانه و سرای سلطنتی. خانه های مربوط به دربار سلطنتی: و کشیک خانه در دولت خانه را به جهت دیوان وزراء اعظم بنا گذاشته اند. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 6). باید دانست که امراء ایران مطلقاً بردو نوع می باشند:
نوع اول - امراء غیردولتخانه که ایشان را ’امراء سرحد’ می نامند...
نوع دوم - در ذکر امراء در دولت خانه مبارکه که همگی در درگاه جهان پناه شاهی حاضر و هر یک به منصب مختصی سرافراز می باشند. (تذکرهالملوک ص 5). امر و نهی دولت خانه میدان و سمت مطبخ و سمت چهار حوض با قاپوچیان دیوان... و امر و نهی ایشان با عالیجاه ایشیک آقاسی باشی دیوان اعلی است. (تذکرهالملوک ص 28).
- دولت خانه خاص، سرای سلطنتی. (ناظم الاطباء) : چون دولت خانه خاص بازگردید قرار نشستن و مجال بودن نداشت. (ترجمه محاسن اصفهان ص 94).
- دولت خانه سلطان، دربار سلطنتی. دربار شاهنشاهی. کاخ پادشاهی:
چه شادیها کند رضوان اگر سلطان دهد فرمان
که رو بنشین به دربانی به دولت خانه سلطان.
مختاری غزنوی.
، دولت منزل. دولت سرای. تعبیری در زبان ادب که با مخاطب بجای خانه گویند، فردا به دولت خانه شما می آیم. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا