خرمن ماه خرمن ماه کنایه از هالۀ ماه، خرمن مههالِه، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهوَرد، شایوَرد، شادوَرد، سابود فرهنگ فارسی عمید
خرمن گاه خرمن گاه قطعه زمینی سخت و هموار در کنار مزرعه که در آنجا گندم یا جو درو شده را به وسیلۀ خرمن کوب می کوبند تا کاه از دانه جدا شود فرهنگ فارسی عمید
خرمن مه خرمن مه کنایه از هالۀ ماه، خرمن ماه، برای مِثال آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق / خرمن مه به جوی خوشۀ پروین به دو جو (حافظ - ۸۱۴) فرهنگ فارسی عمید
خرمن ماه خرمن ماه هاله که بر دور ماه گرد آید. (از برهان قاطع). خرگاه ماه. (مجموعۀ مترادفات) ، روی معشوق. (لغت محلی شوشتر) ، خط عذار خوبان. (برهان قاطع) ، کنایه از سرین و کفل. (لغت محلی شوشتر) لغت نامه دهخدا