معنی حل حل از بین بردن (مشکل)، فاقد اشکال، جواب، پاسخ مثلاً حل تست ها ایراد داشتدر علم شیمی انحلال، آمیزش یا مخلوط شدن یک ماده در یک مایعدر ریاضیات یافتن پاسخ مسئله تصویر حل فرهنگ فارسی عمید