معنی چین خوردگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی چین خوردگی
چین خوردگی
چروک داشتن و ناهموار بودن سطح چیزی، در علم زمین شناسی ناهمواری هایی که در اثر فشار و تغییرات طبیعی در سطح زمین به وجود آمده است
تصویر چین خوردگی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چین خوردگی
چین خوردگی
چین خوردگی
عمل چین خوردن، تحول و تغییر شکلی که در شکل طبقات زمین بر اثر فشار های جانبی و جنبشهای کوهزایی حاصل میشود و نتیجه اش تشکیل پستیها و بلندیها و وا ریختگی و عدم نظم طبقات قبلی است
فرهنگ لغت هوشیار
خیس خوردگی
خیس خوردگی
عمل خیس خوردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
پیچ خوردگی
پیچ خوردگی
حالت و چگونگی پیچ خورده. رجوع به پیچ خورده شود
لغت نامه دهخدا
چین خورده
چین خورده
چین برداشته چروک شده، پست و بلند و ناهموار گردیده (سطح زمین)
فرهنگ لغت هوشیار
چین خوردن
چین خوردن
چین برداشتن، شکنج یافتن، شکن یافتن، چروک شدن، پست و بلندی یافتن، ناهموار شدن سطح زمین، چین خوردگی
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.