جدول جو
جدول جو

معنی چاشدان

چاشدان
ظرفی که در آن غذای چاشت را بگذارند، ظرفی که در آن نان و خوردنی دیگر بگذارند، جای ریختن غله، انبار غله
تصویری از چاشدان
تصویر چاشدان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چاشدان

چاشدان

چاشدان
چاشتدان، چاشکدان، ظرفی باشد که نان و خوردنی در آن میان گذارند، (برهان)، ظرفی که در آن نان گذارند، (فرهنگ ناصری)، ظرفی که از طعام چاشت در آن نهند، (آنندراج)، ظرفی را گویند که نان در میان او گذارند، کرسان، (فرهنگ جهانگیری)، جوئه، ظرف طعام چاشت:
وز زمین برجستمی تا چاشدان
خوردمی هرچ اندر او بودی ز نان،
رودکی،
، بطریق مجاز طعام چاشت را نیز گویند، (فرهنگ ناصری)، و رجوع به چاشتدان و چاشکدان شود
لغت نامه دهخدا

چاشکدان

چاشکدان
ظرفی که نان و خوردنی در میان آن گذارند، صندوقچه زنان
چاشکدان
فرهنگ لغت هوشیار

چاشتدان

چاشتدان
ظرفی که نان و خوردنی در میان آن گذارند، صندوقچه زنان
چاشتدان
فرهنگ لغت هوشیار

چاشکدان

چاشکدان
چاشدان، ظرفی که در آن غذای چاشت را بگذارند، ظرفی که در آن نان و خوردنی دیگر بگذارند، جای ریختن غله، انبار غله
چاشکدان
فرهنگ فارسی عمید